حلم از شعب اعتدال قوّه غضب است. و آن عبارت از ملکه ای است که نفس را به واسطۀ آن طمانینه حاصل شود که بزودی و بی موقع، هیجانِ قوۀ غضب او نشود، و اگر برخلاف میل نفسانی او چیزی رخ دهد و به او مکروه یا ناگواری رسد، از حوصله بیرون نرود و گسیخته لجام نشود.
و در مقابل آن، «سَفَه» به فتح فاء است از سَفِهَ از باب عَلِمَ یعلَم؛ یقال: سَفِهَ الرجل؛ ای عدم حلمُه و سفّه الجهلُ حلمَه؛ ای اطاشَه و اخَفَّهُ. طیش و خفت و سبکی، در مقابل آن سکونت و بردباری است و آن ملکه ای است که به واسطه
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 367 آن، نفس از حوصله بیرون رود و با ناملایمات سازگار نباشد، و بدون میزان و از روی جهالت افسار گسیخته شود، و غضبش به جوش آید و خوددار نباشد، و این از شعب افراط قوه غضب است.
و شاید سفاهت، در اصل، همان سبک مغزی و جهالت و خفّت عقل باشد. و چون کسی که متمکّن از حفظ قوّۀ غضبیّه نیست جاهل و سبک مغز و خفیف العقل است، از خلاف حلم به سفاهت تعبیر شده است؛ نه آن که جوهراً معنای سفه ضد حلم باشد. و این گرچه مخالف ظاهر قول لُغویّین است، لکن موافق اعتبار و ریشه لغت است. و در هر صورت در مقصد ما مدخلیّتی ندارد، و تحقیق آن از وظیفه این اوراق خارج است و چندان هم مورد اهمیّت نیست.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 368